ابوالحسن علی بن موسی الرضا (۱۴۸–۲۰۳ ه‍. ق.)، ملقب به «رضا» امام هشتم شیعیان دوازده امامی که وی را با عنوان امام رضا یاد می‌کنند. پدر او ابوالحسن موسی الکاظم‌الصابر (امام کاظم) هفتمین امام شیعیان و مادرش طبق روایات مختلف نام‌ها، کنیه‌ها و لقب‌های «ام‌البنین، نجمه، سکن و تکتم» را دارد. زادگاه علی بن موسی شهر مدینه بود و در توس درگذشت. شیعیان مأمون خلیفهٔ عباسی را که او را ولیعهد حکومت عباسیان کرده بود را مسئول وفاتش می‌دانند. مقبرهٔ وی در شهر مشهد قرار دارد و سالانه مورد بازدید میلیون‌ها مسلمان شیعه و سنی[۱] از ایران، پاکستان، بحرین، عراق و دیگر کشورها قرار می‌گیرد.

محتویات

 [نهفتن
  • ۱ القاب و کنیه‌ها
  • ۲ دوران زندگی
  • ۳ حدیث سلسلة الذهب
  • ۴ مناظرات
  • ۵ تالیفات علی بن موسی رضا
  • ۶ منابع
  • ۷ پانوشت‌ها
  • ۸ پیوند به بیرون

القاب و کنیه‌ها

کنیه‌ها: ابوالحسن و ابوعلی

لقب‌ها: رضا، صابر، زکی، ولی، وفی، صدیق، رضی، شمس الشموس، معین الضعفاء و الفقراء، غریب الغربا، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفو الملک، رب السریر، رئاب التدبیر، شمس توس، خورشید ولایت، ضامن آهو، عالم آل محمد، ثامن الحجج، امام الرئوف

دوران زندگی

علی بن موسی زادهٔ جمعه ۱۹ رمضان یا نیمه ماه رمضان یا پنج شنبه ۱۱ ذیقعده یا ۱۰ رجب سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه بود. او ۲۴ سال وچند ماه را با پدرش به سر برد. ولی مطابق آنچه گفته شد، عمر او در روز درگذشت پدرش ۳۵ سال یا ۲۹ سال و دو ماه بوده و پس از وفات پدرش چنانکه در مطالب السئول نیز آمده، ۲۵ سال زیسته‌است و مدت امامت او حدود ۲۰ سال طول کشید، که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. رضا در مدینه، پس از وفات پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگی امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد، و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش، رییس مذهب شیعه جعفر صادق پرداخت. در طول این مدت، او در دنباله حکومت هارون الرشید را که ده سال و بیست و پنج روز بود زیست. سپس امین از سلطنت خلع شد و عمویش ابراهیم بن مهدی برای مدت بیست و چهار روز به سلطنت نشست. آنگاه دوباره امین بر علیه او شورش کرد و برای وی از مردم بیعت گرفته شد. یکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسین کشته شد. سپس عبد الله بن هارون، مامون، به خلافت تکیه زد و بیست سال حکومت کرد. در زمان حکومت مامون، آن گونه که در کتب معتبر شیعه آورده‌اند او که علاقه مردم ایران به امامان شیعه را می‌دید تصمیم گرفت رضا را مجبور کند تا از مدینه به خراسان بیاید و او را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کند و چنان چه شیخ مفید در کتاب مسار الشیعه آورده‌است روز اول ماه رمضان روز بیعت ‏به ولایت عهدی رضا توسط مامون است، تا با این روش بتواند در بین مردم محبوبیت قابل ملاحظه‌ای پیدا کند و درضمن تصمیم داشت تا رضا را نزد خود بیاورد و کارهای او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد.سپس مامون اورا توسط زهرکشت[نیازمند منبع].

حدیث سلسلة الذهب

نوشتار اصلی: حدیث سلسلة الذهب

شیعیان حدیث‌های زیادی را منتسب به وی می‌دانند یکی از مشهورترین احادیثی قدسی منقول از وی حدیثی موسوم به سلسلة الذهب است که هنگام وداع وی با مردم شهر نیشابور در بین راه چنین گفته‌است که:[۲][۳]

مرا پدرم موسی کاظم از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش علی زین العابدین از پدرش حسین شهید کربلا از پدرش علی بن ابی طالب که گفت: عزیزم و نور چشمانم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل حدیث کرد مرا و گفت‏ شنیدم پروردگار سبحانه و تعالی می‏فرماید: کلمهٔ لا اله الا الله دژ استوار من است، پس هر کس در این حصار وارد شد، از عذابم محفوظ است.

شیعه می‌گوید: او چند قدمی حرکت کرد و سپس برگشت و گفت:به شرط‌های آن و من از جمله شرط‌های آن هستم. مقصود علی بن موسی از شرط‌ها، اعتراف به این واقعیت است که او مانند پدرانش از سوی خدا امام و حجت است و اطاعتش بر همه واجب است.

مناظرات

به دستور مامون علی ابن موسی مناظراتی در مجلس مامون برگزار می‌کرد. در یکی از این مناظرات علی ابن موسی با دانشمندان ادیان دیگر از جمله زرتشتی(هربذه اکبر)، یهودی(راس الجالوت)، مسیحی(جاثلیق) و صائبی(عمران) به مباحثه پرداخت و هر کدام را با استفاده از کتاب و عقاید مورد قبول آن شخص مغلوب کرد. در پایان مناظره عمران اسلام آورد و از طرف علی ابن موسی سرپرست صدقات بلخ قرار گرفت.[۴]

تالیفات علی بن موسی رضا

از علی بن موسی رضا برخی تألیفات یاد شده که علمای شیعه از آنها به اجمال و تفصیل یاد کرده‌اند. اما مؤلفات وی، به تفضیل، عبارت‌اند از:

  • آنچه به محمد بن سنان در پاسخ پرسش‌های وی درخصوص علل احکام شرعی نوشته‌است.
  • عللی که فضل بن شاذان گوید آنها را از علی بن موسی رضا، یکی پس از دیگری، شنیده و جمع آوری کرده‌است و به علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری اجازه روایت آن‌ها را از وی از علی بن موسی رضا داده‌است.
  • سه رساله که برای مأمون عباسی درباره اسلام و دستورهای دینی نوشته‌است. این سه رساله را صدوق در عیون اخبار الرضا با اسناد متصل ذکر کرده‌است.
  • الرسالة الذهبیة در طب.


تاريخ : دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:امام رضا,امام هشتم,علی بن موسی الرضا,ضامن آهو,, | 14:27 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

به مناسبت سال روز شهادت موسس مذهب جعفری حضرت امام صادق(ع) مراسم عزاداری و سوگواری آن حضرت و دسته روی از مسجد جامع به مزار شهدا، با حضور هیئت های مذهبی،جوانان و اقشار مختلف شهر سلامی برگزار گردید.

تصاویری از مراسم عزاداری امام جعفر صادق (ع) در شهر سلامی:

 



تاريخ : چهار شنبه 13 شهريور 1392برچسب:امام صادق,تصاویر,سلامی,عکس, | 13:29 | نویسنده : اعضای فعال کانون |
تاريخ : سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:تصویر, عکس,قبرستان بقیع,, | 10:39 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

بنابر اعتقاد شیعیانِ دوازده‌امامی، حجت بن حسن فرزند حسن بن علی عسکری (امام یازدهم شیعیان) و دوازدهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود است. همچون پیامبر اسلام نامش محمد و کنیه‌ اش ابوالقاسم است. همچنین «امام زمان»، «صاحب الزمان»، «ولی عصر»، «قائم آل محمد» و «مهدی موعود» از القاب اوست.

پس از مرگ حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) در سال ۲۶۰ هجری و سن ۲۸ سالگی، از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه —که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند— بطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحران فکری و اعتقادی بزرگی در میان پیروان امام شیعه بوجود آمد. در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. عده‌ای از شیعیان اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده‌است یا این فرزند در گذشته‌است؛ بسیاری از شیعیان امامت جعفر برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروه‌هایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامان نهم و دهم شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ عثمان بن سعید، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن می‌رفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد.دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاه اقلیت شیعه بود، به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی‌اند.

از دیدگاه تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت.به نظر می‌رسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورتبندی نهایی خود برسد و پس از آن هم توجیه ها و تبیین های دینی گسترده‌ای در موردش ارائه شد.شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند.کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.) در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی —که در خلال این دوره گرد آورد— به موضوع غیبت و علت آن پرداخت.به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.پس از وی ابن بابویه (و.۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.از دیگر سو، متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۳ م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.

در باور کنونی شیعه دوازده امامی، حجت بن حسن در نیمهٔ شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق. در سامرا به دنیا آمد؛ او در پنج سالگی و پس از مرگ پدرش به امامت رسید. پس از مرگ حسن عسکری، مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب با شیعیان تماس می‌گرفت. البته بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که از آغاز تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابتِ خاص در قرن‌های چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ طوسی و برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است.پس از یک دوره هفتاد ساله (موسوم به غیبت صغری) و با مرگ علی بن محمد سمری، چهارمین نائب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فراگرفت. آنها در نهایت در سده پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند.به باور شیعیان، پس از دوران سفرا، شیعیان با مهدی در ارتباط نیستند و این دوران را اصطلاحاً غیبت کبری می‌نامند. پس از پایان دورهٔ غیبت، وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که از طریق وی حقیقت و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید. اعتقاد به ظهور امام غایب (به عنوان مهدی)، شیعیان را در تحمل شرایط دشوار یاری نموده و به آنها امید آینده‌ای سرشار از دادگری داده است تا اندازه ای که گفته می‌شود بدون اعتقاد به چنین نقشی برای امام دوازدهم، مذهب شیعه نمی‌توانست در مقابل آزار و اذیت سلسله‌های مختلف در تاریخ اسلام دوام بیاورد.



تاريخ : سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:امام زمان(عج)- امام مهدی - صاحب الزمان - امام دوازدهم- عکس جالب متن جالب, | 10:20 | نویسنده : اعضای فعال کانون |

 

سلامی
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان خراسان رضوی
شهرستان خواف
بخش سلامی
سال شهرشدن 1383
مردم
جمعیت 12500
مذهب تشیع
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا ۱۰۶۸ متر
سلامی بر ایران واقع شده‌است
سلامی
روی نقشه ایران
۳۴.۷۴۷۸° شمالی ۵۹.۹۷۵۰° شرقی مختصات: ۳۴.۷۴۷۸° شمالی ۵۹.۹۷۵۰° شرقی

سَلامی شهری است در استان خراسان رضوی در شرق ایران. این شهر در بخش سلامی شهرستان خواف قرار دارد. این شهر دارای آثار تاریخی ای نظیر کوشک سلامی (که بسیار زیبا می‌باشد، ولی به دلیل اطلاع رسانی کم مورد توجه قرار نگرفته است)، سد سلامی، آسیاب دو قلو سلامی (که تنها آسیاب دو قلوی تاریخی خراسان رضوی است) و... است.

جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۶۱۶۶ نفر بوده است [۱].

مسافت این شهر تا مرکز شهرستان خواف، ۲۵ کیلومتر است.[۲]

محتویات

  • ۱ سلامه (سلومک)
  • ۲ آثار تاریخی شهر سلامی
  • ۳ بند سلامي

سلامه (سلومک)

شهر سلامی از شهرهای بزرگ منطقه شهرستان خواف است که در فاصله 90 کیلومتری تربت حیدریه و 25 کیلومتری خواف قرار دارد از شمال به روستای خیر آباد خواف، جنوب شرقی به روستای چهارده و شمال غربی به روستای احمد آباد و غرب به روستای حسن آباد و شرق به روستای قلعه نو منتهی می‏شود. براساس نوشته‌های مقدسی، ابن حوقل و اصطخری این شهر در قدیم از شهرهای آباد خواف بوده و به‏ نام‏های سلومه، سلومک و سلامه معروف و مرکز حکومت بوده است حمدالله مستوفی در نزهت القلوب گفته است: سلامه، سنجان، زوزن از توابع خواف است که ملک زوزن در آنجا عمارت عالی بنا کرده است. میوه‌هایش انار، انگور، انجیر و خربزه است و ابریشم و روناس زیادی دارد در سال 604 (هـ-ق) که حاکم هرات علیه سلطان خوارزمشاه قیام کرد، ملک زوزن به طرفداری از سلطان به مقابله با او رفت و وی را در هرات دستگیر نمود. اموالش مصادره شد و او را به سلومه فرستادند و زندانی کردند. از این واقعه چنین پیداست که سلامه از شهرهای تابعه و مورد اعتماد ملک زوزن بوده، زندان مطمئن ملک هم در این شهر قرار داشته و از طبقه‏ی زیرین کوشک سلامه برای زندانیان سیاسی استفاده می‌شده است در سال 607 (هـ-ق) که ملک زوزن حکومت کرمان را داشت، قلعه‏ی سلامه و کوشک را عمارت کرده است. در سال 695 (هـ-ق) رکن الدین محمود سیستانی به خواف لشکر کشید و خواجه زادگان خواف در سلامه با او نبرد کردند که به‏ علّت شکست و تسلیم شدن آنها امیر محمود سیستانی پس از آرامش، یک سال و نیم در آنجا اقامت کرد در اوایل قرن دهم (هـ-ق) که مراد بیک ترکمان از ترس شاه اسماعیل صفوی به خواف آمد تا در خواف پناه جوید، شاه اسماعیل رسید و او را با 7هزار ترکمان همراهش مغلوب و مقتول نمود و خود در قلعه‏ ی خواف فرود آمد که بر اساس مدارک تاریخی این قلعه سلامه بوده است، چون حاکم خواف در قلعه‏ ی سلامی سکونت داشته از سال 737 (هـ-ق) که زوزن ویران گردید تا اواخر صفویه مرکز حکومت شهر سلامه بوده است .

از سلامه دانشمندان زیادی برخاستند از جمله ابویعقوب خوافی سلامه‌ای، ابوغانم سلامی دانشمندان قرن چهار و پنجم (هـ-ق) و رستم ابن شاهوردی ابن شاهرخ زنگنه خوافی صاحب کتب صراط المستقیم و کنزالبرهان در جبر و مقابله آنچه مسلم است این محل تا اواخر صفویه آباد بوده و از وجود زنگنه خوافی متوفی 1090 (هـ-ق) در سلامه معلوم می‌شود که آبادی این محل در خور سکونت چنین ریاضیدان مهمی بوده است. چون ارگ دولتی قلیچ خان در روی خواف مربوط به اوایل عصر قاجاریه می‌باشد بنابراین قبل از احداث تأسیسات دولتی در روی خواف مرکز سلامه و از آن تاریخ به بعد سیر نزولی پیموده است از سالها قبل مالکیت سلامه را مرحوم سید محمد قریشی داشته، که تا سال 1326 (هـ-ش) دهی کوچک و مخروبه و از سال 1330 خورشیدی کار نوسازی در محل فعلی به همت مرحوم قریشی طبق نظر و نقشه مهندسی شهرسازی همراه با تأسیسات مثل مدرسه، حمام، آب انبار، بهداری، مسجد و حسینیه آغاز و در سال 1330 به پایان رسیده مورد استفاده ساکنان آن قرار گرفت. کشاورزی آن به واسطه‏ی وجود بند و چاههای عمیق اطرافش رونق زیادی دارد که نیمی از محصولات کشاورزی منطقه خواف را تأمین می‏کند. گندم، جو، چغندر قند، خربزه و هندوانه به مقدار زیادی صادر می‏شود. اکنون سلامه دهی آباد و پرجمعیت و معروف می‌باشد و از سال 1381 از حالت دهستان خارج و مرکز بخش بالاخواف و بخشداری سلامه تبدیل شده است.

وجه تسمیه گویند در ازمنه قدیم شهر سلامه و کوشک2 آن بارعام ملوک زوزن و خواف بوده که در اعیاد رسمی مثل عید قربان و عید فطر و نوروز، کلیه‏ی رعایا در این محل به سلام ملک می‌آمدند و از این نظر این‏جا را سلام و سلامه گفته‌اند. برخی گفته‌اند با توجه به تاریخ سلامی در متون تاریخی این شهر قبل از ورود اسلام به ایران وجود داشته تا جایی که کوشک و بند سلامی متعلق به دوره ساسانیان بوده و سلامی نامی عربی و مشتق شده از کلمه سلام عربی نیست بلکه کلمه فارسی است شهر زوزن و سلامی در کتب تاریخی همراه هم به عنوان آبادی‌های مشهور ولایت خواف آمده، و قدمت این شهر مثل زوزن به زمان پارتها و سلوکیان می‌رسد و کلمه سلومه که نام اولیه سلامی است از اسامی رایج در دوره سلوکیان می‌باشد.

آثار تاریخی شهر سلامی

كوشك سلامي

يكی از آثار عمده تاريخی و ديدني شهرستان خواف قصر بلقيس (كوشك سلامي) می‌باشد كه در شهر سلامی در 25 كيلومتری شمال شهرستان خواف و 90 كيلومتری شهرتربت حيدريه واقع شده است. اين اثر يكی از آثار و بناهای باستانی است كه حكايت از اهميت و اقتدار سياسی، اجتماعی ديار خواف در گذشته داشته كه امروزه ما را به سوی تاريخ كهن منطقه فرا خوانده و ياد روزگاران گذشته را در دل هر جوينده‌ای زنده و پويا می‌نمايد در باره تاريخ دقيق ساخت اين بنا اطلاع مستندی در دست نيست ليكن تا آنجا كه مشخص است حدود 800 سال پيش ملك زوزن آنرا در سال 607 ه-ش تعمير كرده است كه اگر فرض كنيم قبل از تعمير حداقل 100 سال براين بنا گذشته باشد می‌توان ساخت آنرا به ابنيه قرن ششم نسبت داد. قصر سلامه به همت والای قريشی از گذشته تا كنون، روزانه پذيرای چندين تن از سياحان، مسافران، محققان، توريستها و بازديد كنندگان متعددی است كه از اين بنا و منطقه بازديد به عمل می‌آورند و در اينجا مورد پذيرايی و مهمان نوازی قرار می‌گيرند. در هر حال يكی از آثار تاريخی ارز شمند منطقه خواف كوشك سلامی است كه با منظره زيبای خويش سالانه چندين هزار نفر را به خود جلب نموده و از نقاط ديدنی عمده شهرستان خواف به شمار می‌آيد. تا پیش از سال 1326 ش این بنا در زیر تلی از خاک پنهان بوده تا اینکه خاکبرداری و تجدید بنای آن آغاز شد. کوشک مزبور مشتمل بر 3 طبقه بوده که فوقانی ترین اشکوبه آن بازسازی گردیده است. پس از آن محوطه سازی کوشک انجام شد. بنا بر شواهد طبقه دوم عمارت با وجود اتاق ها و فضاهای متعدد مکانی برای زندگی ساکنین در آن بوده و طرح چلیپایی دارد. بازپیرایی بنای مزبور با نمای آجری سبب گردیده این بنا ظاهر ابنیه دوره صفوی را پیدا کند. نقل از کتاب سلامی در گذر زمان نوشته ع‍ل‍ی‍رض‍ا ج‍ع‍ف‍ری‌: "این بنا که در طول تاریخ عمارت شاه نشین دیار خواف بوده و وقایع تاریخی مهمی را شاهد بوده است , ریشه در تاریخ ایران باستان دارد. اگر چه باستان شناسان معتقدند که این بنا در عصر ساسانیان ساخته شده, اما در کتب تاریخی تا سال 607 ه ق به وجود این بنا اشاره ای نشده است.

طبق آنچه در کتاب طبقات ناصری جلد 1 صفحه 314 آمده , در آن سال (607 ه ق ) ملک قوام الدین زوزنی که از طرف سلطان محمد خوارزمشاهی بر ولایت خواف حکومت می کرد, کوشک را تعمیر نموده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این بنا در قبل از خوارزمشاهیان وجود داشته و به دلایلی دچار آسیب و تخریب شده است که ملک زوزن مجددا آن را تعمیر و آباد ساخته است.

از وقایع مهم تاریخی که در کوشک اتفاق افتاده می توان به موارد زیر اشاره نمود: در سال 604 ه ق ملک زوزن پس از دستگیری خرمیل – حاکم شورشی هرات علیه سلطان خوارزمشاهی – او را به سلامی فرستاده و در زندان سلامی – که طبق نظر نویسنده کتاب تاریخ و رجال شرق خراسان جلد 1 صفحه 220 در طبقه زیرین کوشک سلامی بوده – محبوس می دارد و پس از مدتی او را کشته و سرش را به پیشگاه سلطان خوارزمشاهی می فرستد. در سال 695 ه ق وقتی که شاه محمود سیستانی به ولایت خواف لشکر کشیده بعد از تسلیم شده مخالفان خود که در کوشک سلامی سنگر گرفته بودند, به مدت یک و نیم سال در ولایت خواف ماند و عمارت کوشک را محل اقامت و فرمانروانی خود قرار داد. قلع و قمع ترکمانان یاغی تحت امر مراد بیک ترکمان , توسط شاه اسماعیل صفویدر سال 998 ه ق بین گنجعلیخان حاکم ولایت خواف با ازبکان , از دیگر وقایع مهمی است که کوشک شاهد آن بوده است. ساختمان کوشک به ابعاد 37*33.5 متر , حدودا مکعبی شکل بوده و از گل و خشت ساخته شده و در سه طبقه قرار دارد.طبقه اول که درب آن در سمت جنوبی قرار دارد از 14 اتاق بزرگ تشکیل شده , و از آن به عنوان زندان , انبار و استراحتگاه سربازان استفاده می شده است. در این طبقه راهی وجود دارد که پس از طی چند پله به چاهی – احتمالا چاه مصرفی کوشک – منتهی می گردد و برخی معتقدند راه مخفی قصر که از چندین جهت به بیرون راه داشته , در این محل قرار دارد. طبقه دوم کوشک که 12 متر ارتفاع دارد, درب ورودی آن در سمت غرب قرار گرفته و از 7 اتاق 4*7 متر و دو سالن 3.5*30 متر عمود بر هم و 3 بهار خواب در سمت های شمال , جنوب و مشرق تشکیل شده است. و از این طبقه محل استقرار وزرا و فرماندهان و و انجام امور حکومتی استفاده میشده است. راه منتهی به طبقه دوم از 33 پله , 6 عدد پاگردراهرویی به عرض 2.30 متر تشکیل شده است. پله ها و پاگرد های کوشک را طوری ساخته اند که سواره با اسب می تواند تا طبقه سوم بالا برود. طبقه سوم کوشک که محل اقامت حاکم و خانواده وی بوده , ساخت اولیه آن به کلی از میان رفته و در تعمیر بنای کوشک , این طبقه با ذوق و سلیقه جدید ساخته شده است . این طبقه در ابعاد 16.5*15 متر , ارتفاع 16متر و دارای 15 اتاق و سرویس و دستشویی و آشپزخانه می باشد و سقف طبقه دوم حیات آنرا تشکیل می دهد. راه منتهی به این طبقه از 59 پله و 8 پاگرد تشکیل شده است. پایه های کوشک به قطر5/3 متری خود سنگینی این بنای عظیم را تحمل می نماید. پنجره ها با طول وعرض 2×3در داخل پایه ها قرار گرفته و طوری طراحی شده اندکه به لحاظ امنیتی، نظامی و رفاهی بسیار مناسب و فنی می باشند. زیرا که با شکل قوسدار و منحنی خود مانع دید از بیرون به داخل ساختمان شده و از اصابت تیر و آتش پاره و همچنین از تابش مستقیم نورخورشید به داخل ساختمان جلوگیری می نمایند. سقف اتاقها و راهروهای کوشک متشکل از دو نوع پوشش می باشند. یکی پوشش خشتی معروف به ضربی که سقف اولیه راتشکیل می دهد و دیگری پوشش رومی یا مسطح که روی پوشش اولیه قراردارد. این دو نوع پوشش هم مانع سنگین شدن بیش از حد ساختمان و فشار بر پایه ها شده و هم به واسطه دو جداره بودن سقف ها و وجود هوا بین آنها موجب میگردد که ساختمان در تابستان سرد و در زمستان گرم بوده بدون اینکه نیازی به وسایل سرد یا گرم کننده باشد. آب انبار کوشک به طول وعرض 21×5/29متر متصل به ساختمان کوشک می باشد که آب ذخیره آن درگذشته از قنات سلامی تامین می شده و پس از حفر چاه عمیق شماره 1قریشی از آب چاه مذکور جهت ذخیره آن استفاده می شود. راهروی آب انبار دارای 33پله می باشد و فعلا درب آن را مسدود نموده اند. ساختمان کوشک از سال 1326 ه.ق تا سال1330 توسط مرحوم سید محمدقریشی -مالک بزرگ منطقه خواف-مرمت و بازسازی شد و اطراف آن با ایجاد خیابانهایی با عرض 5/8 و 5 متر و کاشت درختان زینتی و میوه به محیطی زیبا وخرم تبدیل گردید به طوری که هر ساله تعداد زیادی از علاقه مندان به آثار و تاریخ کهن ایران را جهت بازدید از این اثر جاوید تاریخی به این مکان می کشاند. نمای بیرونی کوشک بخصوص قسمت جنوبی آن بسیا زیبا وجالب ساخته شده است. دراین قسمت و در هر طرف درب ورودی طبقه اول 4 ایوان بزرگ وجود دارد و امتداد هر ایوان به طبقه سوم ختم می شود. بر پیشانی ایوان میانی تاجی بزرگ و بر پیشانی ایوانهای سمت راست و چپ آن تاجهای کوچکتری نقش بسته که نماد پادشاه، دو وزیر و دو فرمانده در طرفین آن است. همچنین در هر یک از طرفین ایوان میانی هفت کنگره تعبیه شده که به عنوان مکان دیده بانی و سنگر مورد استفاده قرار می گرفته است."

بند سلامي

از ديگر بناهای قديمی خواف و بخصوص دهستان سلامی بند قديمی و تاريخی آن بوده كه دیواره آن از سنگ و ساروج در دهانه‌ای به عرض بيش از 20 متر پر شده است به استناد اصطخری و حمدا… مستوفی اولین بار ملك محمود سيستانی در زمان حكومت خود آنرا بازسازی نموده است و سپس در زمان خواجه نظام الملك خوافی در قرن نهم بازسازی شده است. بند سلامی در شش كيلومتری شمال شرقی سلامی و 31 كيلومتری شهر خواف از بناهای عظيم و باشكوه گذشته اين ديار بوده كه در سال 1316 ه-ش توسط مرحوم قريشی برای بار سوم تعمير و بازسازی گرديده و از آن به بعد با درختكاري پايين دست سد و ايجاد فضای سبز و تفريحی، يكی از مراكز عمده تفريحی به حساب می‌آيد و در فصل بهار و تابستان، روزانه پذيرای چندين خانواده از سراسر شهرستان و ساير نقاط كشور می‌باشد. اين محل با توجه به موقعيت گرم و خشك اقليمی منطقه و دسترسی مناسب، يكی از مراكز بااستعداد و بالقوه و فعال شهرستان بوده كه زمينه‌های زيادی از نظر توسعه صنعت توريست، پرورش ماهی، تأمين آب تعدادی از روستاها را داشته است.



تاريخ : سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:سد سلامی,بند سلامی,شهر سلامی,سلامی,سلامی خواف, | 8:33 | نویسنده : اعضای فعال کانون |