![]() |
تشیع انگلیسی را بشناسیم:
تندرویهای مذهبی تنها به جریانهای تکفیری و سلفی مانند القاعده، داعش و بوکوحرام که از اهل سنت برخاستهاند، محدود نمیشود، بلکه همیشه تاریخ بودهاند. گروهی از شیعیان که به اسم دوستی اهل بیت(ع)، تفکراتی غلط و رفتاری ناصحیح داشتهاند، از جمله آنها در روزگار کنونی؛ شیعیان موسوم به انگلیسی است. از امیرالمؤمنین علی (ع)، پرسیدند: «از کجا بدانیم شما بر حق هستید یا طلحه و زبیر؟» فرمودند: «شما اول بروید حق را بشناسید، حق را که شناختید، اهلش را نیز خواهید شناخت.» کار ابلیس و سایر شیاطین از نوع انس و جنّ، فقط و فقط «بدلسازی» است؛ پس شیاطین آنجا که میبینند نمیتوانند اسلام را نابود کنند، برای مسلمانان، «اسلام بدلی» ساخته و میسازند. همین بدلسازی در سلسله مراتبش – بویژه در تشیع که باب اجتهاد در آن بسته نشد و فقاهت و مرجعیت دارد – تداوم یافت. در هر دورهای (به اصطلاحی که امام خمینی رحمتا... علیه به کار میبرد) آخوند درباری بسیار بود و امروز نیز تفکر آمریکایی و انگلیسی، مکرر و مستمر، آخوند، مجتهد، فقیه، مفتی و حتی مرجع تقلید میسازند و به بازار عرضه میکنند. به این جریانها میگویند: «اسلام آمریکایی»، یا «سنی انگلیسی»، یا «شیعه انگلیسی». روش کار اینها بسیار روشن است، چنانچه میبینیم مفتیهای انگلیسی در وهابیت، از جنایتکارانی چون داعش حمایت و فتاوایی چون «جهاد نکاح» صادر میکنند و حتی محارم را بر آنها حلال میشمرند (عین دستورالعملهای فراماسون) – و (به اصطلاح) طلاب، علما و فقهای انگلیسی نیز به جای رویارویی با آمریکا و انگلیس، مقابل جمهوری اسلامی، ولایت و فقاهت شیعی صف کشی کرده و به جای دشمنی با شیاطینِ اسلام ستیزی چون انگلیس و آمریکا، مجلس لعن شهید مطهری و آیت ا... بهجت (ره) میگیرند. مثل جریان موسوم به «شیرازیها». از مهمترین اقدامهای ضد شیعی و مذهبی این گروههای منتسب به شیعه در فضای ماهوارهای جهان، میتوان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نامهای شبکه جهانی امام حسین ۱ و ۲ و ۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیعترین مسایل با عنوان شعائر حسینی، موجب وحشت مردم دنیا از شیعیان شدهاند! شبکههایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی میکنند با بهرهگیری از مجریانی همچون «سیدمجتبی شیرازی»، «یاسر الحبیب» کویتی و «حسن الهیاری» افغانی، جلوههای واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. اسلام آمریکایی و تشیع یا تسنن انگلیسی، شاخصههایی دارند که وجه مشترک همه آنها، خدمت به آمریکا و انگلیس است. چند شاخصه تشیع انگلیسی: در تشیع انگلیسی، با هر سخن، نماد یا حرکتی که بوی «وحدت» بین مسلمین (چه شیعه و سنی و چه شیعه با شیعه یا سنی با سنی دهد)، بویژه اگر در مقابله با کفر و استکبار جهانی (آمریکا و انگلیس) باشد، بشدت مخالفت میشود. در تشیع انگلیسی، دعوت به سکوت، سکون، ذلت و تسلیم میشود. میگویند: هر گونه قیامی در مقابل کفر و ظلم، کار امام زمان (علیه السلام) است و تا قبل از ظهور و قیام ایشان، شیعه باید هر ذلت و سلطهای را بپذیرد و صدایش در نیاید. در تشیع انگلیسی، ذلت و تسلیم در مقابل زورگویان “صلح” نامیده میشود و برای قداست بخشیدن به این فلاکت، آن را منتسب به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) میکنند. در تشیع انگلیسی، فقط «فک» کار میکند و از عمل خبری نیست. میگویند: هر بلایی که به سرتان آوردند، فقط بنشینید دعا کنید تا خدا با ظهور حضرتش انتقام بگیرد. در تشیع انگلیسی، نه حتی عواطف قلبی، بلکه فقط احساسات ظاهری تحریک میشود و تعقل، تفکر و بصیرت به طور کلی تعطیل است. چنانچه در تسنن انگلیسی نیز فقط تعصبات تحریک میشود و البته هدف فقط به جان هم انداختن مسلمانان است. در تشیع انگلیسی، هر کار شبههناک یا حتی حرامی که بازتاب عمومی منفی داشته باشد و فقها و مراجع بگویند: «حرام» است، اول مستحب و بعد واجب میشود. مثل قمهزنی. در تشیع انگلیسی، اعتقاد و عشق به امام حسین (ع)، فقط در قمه زدن، یا پخت و توزیع شلهزرد – آش رشته و خورشت قیمه خلاصه میشود و از تأسی به آن حضرت، بشدت اجتناب میگردد. در تشیع انگلیسی، توسل و شفاعت مفهوم و جایگاه واقعی خود را از دست داده و فقط توجیهی برای جواز معصیت و فساد است. دقت کنیم که «تشیع انگلیسی» بسیار مایل است که جریانهایی مانند القاعده، طالبان، تکفیری، سلفی، داعش، النصره و...، در میان شیعیان ایجاد شود تا آمریکا و انگلیس زودتر و بهتر به اهداف خود برسند. اما مقوله فقاهت، مرجعیت، اعلمیت، ولایت و ولایت فقیه، این کار را بر آمریکا و انگلیس دشوار کرده است، بنابراین مجبورند از همین کانال وارد شوند. یعنی علما، فقها و مراجع انگلیسی بسازند و به بازار اعتقادات شیعیان عرضه کنند. چنانچه در طول تاریخ نیز چنین کردند.با همین چند شاخصه و البته شاخصههای دیگر، بخوبی روشن میشود که کدام شخص یا اشخاص، یا جریانها و نحلهها را میتوان اسلام آمریکایی یا شیعه انگلیسی خواند. و البته در هر جریانی، بسیاری نیز نادانسته مرید میشوند، زیرا برای تخلفات شرعی خود، از آنها مجوز شرعی میگیرند. یعنی سر خود را کلاه میگذارند. - بیتردید بهترین الگو برای شیعیان، حضرات معصومین(ع) هستند، آنچه در طول تاریخ اسلام رخ داده به گونهای مشابهش در تاریخ زندگانی آن حضرات(ع) نیز اتفاق افتاده و سیره آنها میتواند بهترین الگو برای دوران کنونی ما نیز باشد. اگر عملکرد امام حسن عسکری(ع) را بررسی کنیم، آن را بهترین الگو برای برخورد و مقابله با چنین روشهایی و معرفی شیعه حقیقی مییابیم. بر اساس آنچه در نقش و عملکرد ایشان بیان شده، آن حضرت(ع) با وجود فشار و اختناق سیاسی از تلاش برای تقویت بنیه شیعیان فروگذار نکردند و هم تربیت و تقویت شیعه را در دست داشتند، هم رشد و ترقی شاگردان و هم تقویت و توسعه سازمان وکالت را؛ همچنین فقها و علمایی را تربیت کردند که در عصر غیبت کارآمد بودند، از سوی دیگر کوشیدند با همه فشارهایی که برای شیعه وجود داشت هم بصیرت بخشی کرده و هم آنها را آماده مبارزه کنند. از این رو، از علمای زمان خواستند از فشارهای ابلیس و پیروان ابلیس و تاثیرگذاری آنها بر شیعیان بکاهند و نیز از شیعه حمایتهای معنوی کرده و با بدعتها و افکار منحرف مقابله میکردند. باید توجه داشت، بسیاری از مسایلی که امروز مطرح میشود بدعت و فکر انحرافی است و در زمان امام عسکری(ع) نیز افرادی به شیوههای مختلف میخواستند از پیروی از امام معصوم(ع) جلوگیری کنند، همچون کسانی بودند برای بارش باران، استخوان پیامبری را در دست گرفته و پیش رفتند یا کسانی که معتقد به واقفیه بودند که حتی امام عسکری(ع) به یکی از اصحاب فرمودند: «در ارتباط با واقفیه در تشییع جنازه آنها شرکت نکنید...»، یا در مواجهه با اسحاق کندی، فیلسوف عراق که کتابی را بر اساس تفکرات خود به عنوان اشکالات قرآن! جمع آوری کرده بود امام(ع) توسط یکی از شاگردان با زیرکی تمام او را متوجه اشتباهش کردند که او در نتیجه کتاب خود را سوزاند. از این رو، میبینیم امام یازدهم(ع) با وجود زندگی در محله تحت نظارت نیروهای نظامی بنی عباس و فشار شدید سیاسی اجتماعی، وصیتی دارند که بر حفظ همگرایی و وحدت تاکید دارد.- بی گمان دشمن، امروز هم در پی این است که در صفوف شیعه و اهل سنت رسوخ کند و از این طریق زمینه بدعتها، اختلافها، دودستگیها و چنددستگیها را فراهم کند و این به امروز محدود نمیشود و گاه با تسلط بر سرزمینها، گاه تسلط بر منابع مادی و گاه از طریق فرهنگی چنین کرده است. گاه لشکرکشی نظامی سخت است، از این رو با تشکیل پایگاههای مردمی یا ایجاد شکاف میان گروههای مختلف اهداف خود را پیش میبرد. در نتیجه چنین دشمنیها و کینه ورزیهاست که امام یازدهم(ع) به عنوان آخرین معصوم ظاهر، در وصیت نامهشان میفرمایند: «شما را به اجتهاد در راه خدا فرا میخوانم.» سپس نکتهای را بیان میکنند که بیکم و کاست همان چیزی است که امروز شیعیان انگلیسی خلاف آن را انجام میدهند و با تندروی خود زمینه ساز شکاف میان شیعه و سنی میشوند که این از اهداف انگلیس برای برافراشتن پرچم اختلاف در جامعه اسلامی است. امام یازدهم(ع) در وصیتنامه خود که در تحف العقول، صفحه ۳۶۷ و بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۳۷۲ آمده است، میفرمایند: «در برنامههای عبادی برادران اهل سنت حضور بیابید و برای تشییع جنازه آنها حضور داشته باشید، از بیمارانشان عیادت کنید، حقوق برادران دینی را به جای آورید، وقتی این گونه باشید (یعنی هم ورع دینی داشته باشید هم امانتدار بوده و حسن خلق داشته باشید) من خوشحال میشوم.» بیتردید انتظار امام عصر(عج) نیز از ما شیعه علوی و عسکری بودن است نه شیعه انگلیسی. بعد آن حضرت(ع) فرمودند: «تا میتوانید زمینههای محبت را برای ما فراهم و هر زشتی را از ما دور کنید.» این در حالی است که این نوع خاص تشیع یعنی تشیع انگلیسی حتی زمینه ساز توهین به ائمه(ع) است.همچنین ایشان ادامه دادند: «افراد اینچنین از ما پیروی کردهاند، ما جز نیکی نکردهایم و جز نیکی در ما راه ندارد؛ آنچه من وصیت کردم حفظ کنید...» بنابراین، شیعه انگلیسی زمینه ساز بغض و کینه و عداوت میان اهل سنت و شیعه را فراهم میکند. - اگر کسی به ایرادات و رفتارهای سوء شیعیان انگلیسی اشاره میکند به معنای رد ایرادات وهابیت نیست؛ وهابیت قسمت کوچکی از اهل سنت را تشکیل میدهد و ساخته و پرداخته دیگران بوده که از بیرون به بدنه اسلام تحمیل شده است.باید توجه داشت چه تندروی وهابیت و چه تندروی شیعیان انگلیسی خون مسلمانان بسیاری را آن هم بیگناه بر زمین میریزد، برای همین اهل بیت(ع) از ما میخواهند تندروی نکنیم.اگر هر شیعه انگلیسی تفکر کند که هر اقدام او زمینه ساز فشار بر شیعه در کشوری دیگر است و آیا چنین رفتاری مورد تایید ائمه(ع) است یا خیر، چه بسا بسیاری از این رفتارهای سوء رخ ندهد.بنابراین، وقتی دشمنانی داریم که همواره در حال نقشه کشی و توطئه برای اسلام و مسلمانان هستند ما باید از دامن زدن به اختلافها بپرهیزیم و بر اساس آموزههای دینی، وحدت اسلامی را حفظ کنیم.وقتی در بازجویی از عبدالمالک ریگی که جنایات بسیاری علیه مسلمانان بویژه شیعیان در سیستان و بلوچستان انجام داد، پرسیدند چطور افرادت را تهییج میکردی، گفت: وقتی افرادم در کشتن شیعیان کم میآوردند و دیگر توان ادامه و همراهی را نداشتند یا دلشان به رحم میآمد، فیلمهایی از برخی مجالس و جشنها و مراسمافرادِ غافل از شیعیان را برایشان به نمایش در میآوردیم که در آنها به برخی مقدسات و ارزشهای اهل سنت توهین میشد و اینچنین خون آنها را به جوش میآوردیم تا در کشتار شیعیان مُصر میشدند. بنابراین چنین رویکردهایی دستاویزی میشود برای ریختن خون شیعیان بیگناه! از این رو، بدون تردید شیعیان انگلیسی با حرکات عجولانه و غیرصحیح، زمینه عداوت و دشمنی مذاهب اسلامی را فراهم آورده و سبب رنج و درد و ریختن خون اقلیت شیعه در برخی جوامع میشوند. در حالی که چه شیعه و چه اهل سنت، همه پیرو یک دین و کتاب و پیامبر(ص) هستند و باید در برابر دشمنان دین اسلام متحد باشند. - معصومین(ع) ضمن احترام به گروههای مختلف اسلامی از جایگاه محبوبی نزد رهبران این گروهها برخوردار بودند تا جایی که احمدبن حنبل مفتی مدینه به امام صادق(ع) بارها ابراز ارادتمندی و محبت میکرد و از ابوحنیفه نعمان نقل شده بسیاری از اندیشه خود را مدیون حضور در محضر آن امام(ع) میداند و در طول تاریخ، علمای بسیاری در حفظ و حرمت کیان اسلامی همه مسلمانان و پرهیز از مسایل تفرقه انگیز فتوا دادهاند. در زمان امام ششم(ع) نیز آن حضرت(ع) نسبت به کسانی که عنوان شیعه را بر خود نهاده بودند تذکر دادند که صرف اخذ این نام دلیل بر شیعه بودن نیست، شیعه باید مسؤولیت پذیر، الگو، خدمتگزار و پوینده راه الهی باشد و از حرکات تند که موجب شکاف در جامعه اسلامی میشود پرهیز کند و با روشنگری نسبت به راه معصومین(ع) انجام وظیفه کند. معصومین(ع) شیعیان را به زینت بودن برای رهبران دینی سفارش میکردند، بسیاری از حرکتهایی که در قرون میانی اتفاق افتاده و در قرون نخستین اسلام و زمان معصومین(ع) نبوده در انجام آن نیاز به تفکر، دقت نظر یا پیروی از رهبران هوشیار دینی است. آنچه مانند قمه زنی و حرکات مشابه موجب وهن تشیع میشود نیاز به اطاعت از رهبران حاذق دینی دارد، آنان که مانند امام خمینی(ره) همه جوانب مسایل را سنجیده و فتوا دادهاند. بدیهی است ضرورت حفظ جامعه اسلامی و رشد و ارتقای بینش جامعه در راهبری صحیح است.
نویسنده :نخعی/منبع :روزنامه قدس 27 /10 /93
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: خواندنی ها، ،
:: برچسبها: تشیع , انگلیس,

